دوس داشتم میرفتم توو خواب ـهام زندگی میکردم
همیشه اونجا بیشتر خوش میگذره، یه عالمه ماجراجویی دارم، آدمایی که دورمن باحالن، میتونم سفر برم، کرونایی وجود نداره و ...
صبحها با ذکر ِ «باز این زندگی ِ گهی تکراری شروع شد» بیدار میشم و تا بوق سگ کارایی رو انجام میدم که هیچ معنیای برام ندارن
تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ( پشت کنان درحالی که روی برمی گردانید)در قرآن